وقتی کودک شالوده گوش دادن و صحبت کردن را فرا گرفت ، فراگیری خواندن و نوشتن را آغاز می کند . در طول تاریخ ، آموزش نوشتن به اندازه آموزش خواندن مورد توجه بوده است. برای این که آموزش نوشتن از کارآیی لازم برخوردار باشد ، لازم است از نحوه فراگیری نوشتن کودکان و سطوحی که در این فراگیری طی
می کنند ، آگاه باشیم. آگاهی از نقاط عطفی که کودکان در فراگیری نوشتن طی می کنند ، به ما کمک می کند برنامه ریزی و تعامل با آن ها را متناسب با رشد و توانایی های آن ها پی ریزی کنیم . لازم به تذکر است که این نقاط عطف ، حول و حوش یک سن ( البته به میزان متفاوت) درکودکان رخ می دهد. نقاط عطف فراگیری نوشتن در کودکان ساورز1 نقاط عطفی را که کودکان آمریکایی در هنگام فراگیری نوشتن طی می کنند ، به این شرح معرفی می کند:
الف) مرحله خط خطی کردن 2: کودک نوپا کاغذ را خط خطی می کند ، به تدریج خط خطی کردن ها ، شکل هنرمندانه ای به خود می گیرند و نهایتاً تلاش های آغازین کودک برای نوشتن کد یک زبان خاص شروع می شود . باید دانست ، تجربه های قبلی کودک و توانایی های او در زبان شفاهی ، و رشد احساسی – اجتماعی ، حرکتی و شناختی ، روی هم رفته تعیین کننده رفتارهای نوشتاری اولیه کودک هستند.
ب) املای من در آوردی 3: این مرحله حول وحوش 5 سالگی رخ می دهد. مثلاً disturb را به صورت dstrb می نویسد یا not را به صورت nat می نویسد. همچنین زمان افعال را همیشه حال در نظر می گیرد.
ج) املای قراردادی 4 : این مرحله حول و حوش 5 سال و ده ماهگی تا 6 سال و سه ماهگی رخ می دهد. در این مرحله ، کودک می تواند برخی از کلمات را بخواند ، ولی نمی تواند آن ها را بنویسد. با این توضیحات روشن می شود که در چهار سال اول زندگی کودک ، پایه و اساس آموزش نوشتن رسمی 5 در او شکل می گیرد. منظور از نوشتن رسمی ، استفاده از کد نوشتاری یک زبان ، متناسب با هدف (مقاصد) و نیز مخاطبان متفاوت است. با شروع آموزش مدرسه ، نوشتن رسمی شروع می شود. در مدرسه روی یادگیری دیداری کل کلمه تأکید می شود که به کودک در یادگیری استراتژی دیداری املا6 می کند. در این زمان درک و ارزش نهادن به تلاش های نوشتاری اولیه کودک می تواند ، محیط مناسبی برای پیشرفت او در امر نوشتن فراهم کند. در پایان سال اول ابتدایی از کودکان انتظار می رود که بر نوشتن حروف الفبا مسلط شوند. در این مرحله ، کودک به تولید فیزیکی حروف توجه کم تری می کند و حروف و ارقام را رونویسی می کند و درک دیداری او به حدی می رسد که تفاوت های اندک میان حروف ، مثلاً میان " ب" و "ت" را پیش بینی می کند. همچنین می تواند تمایزات شنیداری ظریف تر مثلاً میان "ب" و "پ" را تشخیص دهد. رفته رفته توجه کودک به الگوی هجایی واژه ها جلب می شود. در مطالبی که برای کودکان تهیه می شوند ، معمولاً کلمات باید دو الگوی هجایی خاص داشته باشند: یکی الگوی cvc ( صامت آغازی + واکه میانی + صامت پایانی) مثلاً کلمه" توپ" (ت+و+پ) و دیگری الگوی هجایی cvcv ( صامت آغازی + واکه میانی + صامت دوم+ واکه پایانی ) مثلاً کلمه " بابا" (ب+ ا+ب+ا) . کلماتی با الگوی هجایی cvc و cvcv فهرست خوبی از کلمات را برای تمرین نوشتن یک نویسنده مبتدی فراهم می آورند. تا این مرحله ، دانش نوشتاری کودک در سطح واژه ، شامل اطلاعاتی در مورد واج ها ، حروف ، روابط میان صامت ها ، مصوت ها و هجاهاست. اگر معلم بتواند انگیزه بیش تری در کودک ایجاد کند ، او به سرعت از نوشتن کلمات منفرد ، به نوشتن جمله رو می آورد. البته جملات اولیه کودک صرفاً شامل دسته هایی از کلمات هستند ، اما رفته رفته شباهت بیش تری با جملات رسمی پیدا می کنند. به تدریج نقطه گذاری ، فاصله گذاری و برخی ایجاد ارتباط شفاف با خواننده ( مخاطب ) را می آموزد.
نکاتی که در طراحی فعالیت های نوشتاری مناسب برای فراگیران کوچک باید مدنظر قرار گیرند در طراحی فعالیت های نوشتاری مناسب برای فراگیران کوچک ، معلم ( مربی ) باید نکاتی را مدنظر داشته باشد که به قرار زیرند: • نقش مهارت های حرکتی • محیط نوشتن • داشتن نگرش مثبت • الگو بودن معلم در معرفی نقش های نوشتن • تشویق دانش آموزان به نوشتن گروهی • استفاده از انواع محصولات نوشتاری معنی دار • اهمیت توجه به خصوصیات فردی کودک. در این جا یک یک موارد یاد شده به تفضیل مطرح می شوند.